متن زیر رو ننوشتم که بگم قبولش دارم ، نوشتم چون یه حرف بود به هر حال . یه نظر بود .
فرزندی که در روزگار پیری پدر و مادر می آید برخلاف توقع مددکار اولیا خود نمی شود چرا که در میان ایشان ادراک متقابل وجود ندارد . همصدایی . هماهنگی . همنوایی . همگامی . فرزند سر پیری علی الاصول با اولیا خود کنار نمی آید . رنجیده است ، زنجیده از اینکه محصول عصر از کارافتادگی محصول عصر خستگی محصول یک اشتباه یک تصادف یا نتیجه ی یک اشتباه کور .
پدر اگر بتواند همپای فرزند خود راه برود ، بدود ، شوخ طبعی کند ، تبر بزند ، تیر بیندازد ، کتاب بخواند ، وارد جدال شود و شور و شوقی بروز بدهد آن وقت است که فرزند مددکار چنان پدری خواهد شد و بازوی او و همسفر او و عصای او
درباره این سایت