پرکینز خیلی در انتخاب زندگی خود نقش نداشت . او تنها با ندایی که او را به ضرورت انجام کاری فراخوانده بود پاسخ مثبت داد . فردی که به چنین ندایی پاسخ می دهد مسیر مستقیمی را به سوی رضایت نفس طی نخواهد کرد بلکه از قضا آمادگی خود را اعلام می کند تا برخی از عزیز ترین چیز های زندگی خود را فدا کند و خویشتن خویش را فراموش کرده و در هدفی که برایش معنایی متعالی دارد غرق کند . او دوران جوانی با ضعف های خود همچون تنبلی و سادگی روبه رو شد و خود را برای یک زندگی سرشار از تعهد آماده نمود . او از هویت حقیقی خود فراتر رفت تا بتواند برای هدفی که در سر داشت با دیگران بحث و جدل و چانه زنی کند . هر قدم تازه ای که نیاز بود برداشت و مانند شعاری که سرلوحه زندگی خودش قرارش داده بود همواره ثابت قدم ماند  .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها